الف) نحوه شروع جنگ و حمله عراقی ها:

 

31 شهریور 1359 ساعت حدود 15/14 دقیقه - فرودگاه مهرآباد

صدای انفجارهای متعددی که دقایقی قبل در فرودگاه مهرآباد روی داد در اکثر مناطق شهر تهران شنیده می شود مردم سردرگم و حیران علت انفجارها را از یکدیگر جویا می شوند کسی اطلاع دقیقی از ماجرا ندارد. خود من که در آن زمان 14-13 سال داشتم ، شاهد پرواز 3-2 هواپیمای جنگی بر فراز آسمان تهران بودم. برخی با توجه به کودتای دو ماه قبل در 18 تیر از احتمال کوتای دیگری سخن می گویند این شایعه به سرعت تکذیب می شود حدود 15 دقیقه بعد گزارش های تایید شده از حمله جنگنده های عراقی به مهرآباد خبر می دهند هواپیماهای عراقی ( که احتمالا" 192 فروند بودند ) به 19 نقطه ایران و همزمان با تهران به هشت شهر دیگر هم حمله می کنند اهواز، کرمانشاه، بوشهر، دزفول، سنندج، همدان، تبریز و اصفهان. به گفته سرلشکر رفیق السامرایی صدام از حدود یک ساعت قبل به مرکز فرماندهی جنگ در بغداد رفته است. عدنان خیر الله وزیر دفاع وقت به او می گوید: سرورم! جوانان برومند عراق 20 دقیقه قبل پرواز کردند. صدام با غرور پاسخ می دهد: دقایقی بعد کمر تهران خواهد شکست!

الجبوری وزیر مشاور کابینه صدام، در مورد چگونگی آماده شدن عراق برای حمله به ایران گفت: مدت کوتاهی قبل از زمان جنگ مثلا 20 روز یا بیشتر مانده به جنگ، صدام رییس ستاد ارتش آن زمان را که سرلشکر عبدالجبار شنشل بود به نشست های کابینه می آورد. نقشه ای در سالن محل برگزاری نشست کابینه به دیوار نصب بود و صدام از رییس ستاد می خواست مناطق مورد اختلاف و این که چگونه ایرانی ها وارد این منطقه شده اند و جزییات و تحولات جدید را  آن گونه که نظامیان می گویند شرح دهد...

 

تا غروب آفتاب ، ده شهر دیگر ایران نیز هدف قرار می گیرد اوضاع به شدت بحرانی است و شایعات فراوان مردم را کلافه کرده است . آیت الله خامنه ای نماینده امام در شورای عالی دفاع ساعتی بعد از حمله عراق در پیامی رادیویی اعلام می کند: دولت دست نشانده و مزدور عراق حمله به ایران را آغاز کرده اما درس تلخی به او خواهیم داد.

به این ترتیب پس از ماه ها درگیری پراکنده ، جنگ عراق با ایران رسما آغاز می شود جنگی که به گفته برخی مقامات سیاسی و نظامی کشورمان حداکثر چند روز طول خواهد کشید!

 

ب) شرایط قبل از شروع جنگ:

صدام حسین اگر چه از چندین سال پیش مرد قدرتمند عراق به شمار می ‌آید اما رسما از حدود یک سال و یک ماه قبل یعنی از 24 مرداد سال 1358 با کناره گیری حسن البکر بر مسند ریاست جمهوری عراق تکیه زده است.

صدام از لحاظ فردی عنصری مصمم، دارای اعتماد به نفس، لجوج و ماجراجوست و خلا رهبری در جهان عرب او را به شدت وسوسه می کند.

رییس جمهور عراق با اندیشه رهبری جهان عرب، 18 فروردین ماه 1359 یک روز قبل از قطع رابطه رسمی امریکا با ایران اعلام می کند: ایرانی ها باید از سه جزیره خلیج فارس که متعلق به امارات است خارج شوند.

صدام همزمان هزاران عراقی ایرانی الاصل را از عراق اخراج می کند اگر چه امریکا نیز پس از پیروزی انقلاب فشار بر ایران را افزایش داده است اما تحلیل همگرایی صدام با امریکا قدری دشوار است چرا که امریکا و عراق رسما رابطه ای ندارند و حزب بعث عراق به علت گرایش به شوروی نوعی سیستم شبه سوسیالیستی را در عراق مستقر کرده است.

حدود 15 روز پس از حمله لفظی صدام به ایران درباره سه جزیره ایرانی خلیج فارس ،آمریکا در 5 اردیبهشت 59 با حمله به صحرای طبس سعی می کند گروگان های اسیر را فراری دهد و وجهه خدشه دار شده خودش را ترمیم کند. اما به علت طوفان غیر قابل پیش بینی شن ، شکست سنگینی متحمل می شود.

طارق عزیز نخست وزیر عراق در روز 25 اردیبهشت 59 مقاله ای تامل برانگیز در روزنامه الوطن می نویسند، تحلیل طارق عزیز از اوضاع ایران نسبتا هوشیارانه و واقع بینانه است و نشان می دهد که دولت عراق با اهدافی خاص تحولات داخلی ایران را به دقت زیر نظر دارد نخست وزیر عراق در توصیف ایران به شش عامل عمده اشاره می کند:

- تشتت و سردرگمی نیروهای نظامی ایران
- تعدد مراکز تصمیم گیری و اختلافات سیاسی مقامات ایرانی
- کشمکش های قومی و اقلیمی
- مشکلات اقتصادی و هرج و مرج و ناامنی و بیکاری ، پس از تحولات اجتماعی
- آشفتگی در روابط خارجی ایران با اکثر کشورهای منطقه و جهان

به موازات افزایش فشارهای سیاسی، حملات خمپاره ای و توپخانه ای و گاه هوایی عراق به مناطق مرزی ایران افزایش یافته است.

بمب گذاری در برخی شهرهای جنوبی ایران بویژه خرمشهر نیز شدت گرفته است. دولت عراق با اعلام حمایت رسمی از اقدامات گروه موسوم به خلق عرب بمب گذاری و ایجاد نا آرامی در اهواز، آبادان و خرمشهر را قیام مردم عربستان و محمره می شمارد.

در این اوضاع دشوار ، امروز 18 تیر 59 انتشار خبر کودتای فرماندهان پاکسازی شده ارتش نوعی شوک به جامعه وارد می کند.

اسناد به دست آمده نشان می دهد بازماندگان ارتش رژیم پهلوی در طرحی به نام نقاب و با هماهنگی بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی و ارتشبد فراری، اویسی سعی کردند کودتایی را برای براندازی انقلاب اجرا کنند. کودتای نقاب اگر چه شکست می خورد اما در تابستان حساس و داغ 59 ضربه ای قابل توجه به ساختار و روحیه ارتش وارد می آورد و ضمن ایجاد نوعی بی اعتمادی به ارتش، قدرت دفاعی و هجومی ایران را عملا کاهش می دهد. ستاد کودتا که با محوریت بختیار در پاریس مستقر است پس از شکست کودتا سناریوی دوم را یعنی ترغیب عراق برای حمله به ایران را در دستور کار قرار می دهد.

الجبوری، وزیر مشاور در کابینه صدام: دیدار مقامات رژیم پهلوی با صدام در واقع قبل از جنگ و قبل از دوره آماده شدن برای جنگ که طی آن رییس ستاد بارها در نشست کابینه حضور پیدا کرده بود من در بخشی از دیدارها که با رییس جمهور (صدام) صورت می گرفت حضور داشتم. جرج براون وزیر امور خارجه سابق انگلیس، شاهپور بختیار که در آن زمان در پاریس زندگی می کرد و یک ژنرال ایرانی که او هم آن زمان در پاریس به عنوان پناهنده زندگی می کرد سخنانی در نشست هایی (بین این افراد و صدام ) که من شخصا در آن ها حضور داشتم شنیدم.

برخی خبرهای کاملا محرمانه از دیدار صدام و برژینسکی مشاور امنیت ملی امریکا در مرز بین اردن و عراق حکایت می کند صحت این خبر به علت فاصله ظاهری امریکا و عراق ابتدا با تردید روبرو می شود. البته فیگارو چاپ پاریس بعدها در این باره نوشت: ملاقات برژینسکی و صدام که حدود دو ماه قبل از جنگ عراق با ایران صورت گرفت در تصمیم صدام برای حمله به ایران کاملا موثر بود چرا که این مقام امریکایی به طور تلویحی به صدام چراغ سبز نشان داد و به او تفهیم کرد که کاخ سفید با اهداف عراق در قبال ایران مشکلی ندارد.

از مرزهای ایران اخبار نگران کننده ای درباره تجمع نیروهای عراقی و اقدامات مهندسی ارتش بعث به گوش می رسد برخی عشایر خوزستان که نگران به نظر می رسند به مراکز نظامی خبر می دهند که تعداد زیادی تانک عراقی در تنگه چذابه تجمع کرده اند به طوری که با چشم عادی هم می شود آنها را دید. گزارش ها از بی سامانی آرایش دفاعی ایران در مرز با عراق حکایت دارد گفته می شود در چند پاسگاه مرزی از جمله چمسری تا امروز هیچ نیرویی مستقر نبوده است مسوولان ژاندارمری که حفاظت از مرزها را برعهده دارند کمبود نیرو را عامل این مشکل می دانند.

تحرکات ارتش عراق قبل از تهاجم رسمی عبارت بودند از:

ـ تقویت پاسگاههای مرزی
ـ احداث‌ سنگر و مواضع‌ دفاعی‌
ـ تحریکات‌ و جابه‌ جایی‌ نیرو و امکانات‌
ـ احداث‌ جاده‌ و حفر کانال‌
ـ انتقال‌ توپ‌خانه‌ به‌ مرزها
ـ تقویت‌ نیروهای‌ نظامی‌ خود در طول‌ مرز
ـ تجاوز هوایی‌ محدود
ـ شناسایی‌ مرزی‌ و نفوذ به‌ داخل‌ خاک‌ کشور ما
ـ تیراندازی‌ سبک‌ و سنگین‌ به‌ پاسگاه‌های‌ مرزی‌ ما
ـ اعزام‌ گشتی‌های‌ رزمی‌

نیروهای‌ عراقی‌ در مرزهای‌ غربی‌ از تاریخ‌ 14/6/59 تهاجم‌هایی ‌را آغاز کرده‌، نقاطی‌ چون‌ خان‌ لیلی‌ (زین‌ القوس‌) و حوالی ‌قصرشیرین‌ و نیز میمک‌ را اشغال‌ کردند. هم‌چنین‌ از روز بیست‌ و دوم‌شهریور 1359 در نوار مرزی‌ جنوب‌، درگیری‌های‌ پراکنده‌ آغاز شد.

 

بنی صدر به کرمانشاه رفته است چند نفر از فرماندهان سپاه و ارتش هفته هاست از او تقاضا کرده اند برای بررسی اوضاع مناطق مرزی و احتمال حمله عراق جلسه ای خاص تشکیل دهند این جلسه با پی گیری و پا فشاری تقاضا کنندگان سرانجام امروز 23 مرداد 59 در اتاق جنگ لشگر 81 زرهی کرمانشاه تشکیل می شود.

احمد متوسلیان فرمانده سپاه مریوان، مرتضی رضایی و محمد بروجردی از فرماندهان سپاه، صیاد شیرازی و ظهیر نژاد از فرماندهان ارتش در این جلسه محرمانه شرکت دارند. تحلیل بنی صدر با دیدگاه اکثر فرماندهان حاضر در جلسه کاملا متفاوت است رییس جمهور با رد احتمال حمله عراق می گوید: عراق هیچوقت چنین غلطی نمی کند برای اینکه هم در سطح بین المللی محکوم می شود و هم امنیت داخلی اش به خطر می افتد.

دومین مراسم سالگرد شهدای 17 شهریور، ساعاتی قبل در این میدان یعنی میدان ژاله که به میدان شهدا تغییر نام داده پایان یافت و رییس جمهور بنی صدر به رقبای سیاسی خود به شدت حمله کرد.

بنی صدر: « به این گروه که دل خوش کرده است ، به قبضه حکومت هشدار می دهم که من نظریه تو را افشا کرده ام. ضابطه های خود را گفتم. دفعه دیگر در صورتی که اصلاح نکنی و اصلاح نشوی نوبت به افشای با اسم و رسم می رسد »

اختلافات سیاسی به خصوص درباره تعیین اعضای هیات دولت به اوج رسیده است. در یکسوی این صف بندی رییس جمهور بنی صدر با رد کردن وزیران پیشنهادی نخست وزیر و مجلس سعی می کند افراد خاصی را در لیست بگذارد در سوی دیگر این رویارویی، نخست وزیر رجایی و اکثریت مجلس قرار دارند که تلاش می کنند هیات دولتی انقلابی را تشکیل دهند و از اختیارات قانونی خود استفاده کنند.

در میان کشمکش های داغ سیاسی مقامات. امام خمینی که برخلاف اکثر مسوولان! با هوشیاری بوی جنگ را از اقدامات صدام استشمام می کند. امروز 21 شهریور 59 در پیام به زایران بیت الله الحرام نکات مهمی را بیان می کند. امام در این پیام امریکا را عامل تشویق صدام حسین به گسترش درگیری با ایران می خواند و با انتقاد شدید از خونخواری و جنایتکاری کاخ سفید می گوید: ما با امریکا در ستیزیم و امروز دست امریکا از آستین دولت عراق بیرون آمده است.

اقدامات سیاسی صدام کاملا رنگ و بوی جنگی گرفته است.

صدام حسین می گوید: من در اینجا و در برابر شما اعلام می کنم که قرارداد ششم مارس 1975 الجزایر را از هم اکنون رسما بی اعتبار می دانم.

براساس این قرارداد که در سال 1975 با میانجی گری الجزایر میان عراق و ایران امضا شد خط تالوگ یا خط القعر مرز آبی دو کشور را در اروند رود تعیین کرده است در این نظام حقوقی برای روشن شدن مرز آبی کشورها خطی که عمیق ترین نقاط رودخانه های مرزی را به هم متصل می کند مرز دو کشور شناخته می شود.

پنج روز بعد از لغو یکجانبه قرار داد 1975 به دست صدام ، ارتش عراق در 31 شهریور 1359 با اهداف کاملا مشخص با تمام توان به ایران هجوم می آورد امام خمینی در پیامی که در همین شب پخش می شود تلاش می کند علت اصلی و حقیقی حمله عراق را در اخبار تبیین کند.

تامل در روزنامه های گروه های مخالف نشان می دهد این گروه ها برای فردا اول مهر 59 برنامه های خاصی را تدارک دیده اند که با تحریک دانش آموزان فصل جدیدی از تشنج و نا آرامی را در کشور آغاز کنند!

امام خمینی با درک این توطئه بزرگ ، مردم را به هوشیاری فرا می خواند.

امام خمینی می گوید: در همچین وقتی که ایران در حال جنگ است و امریکا و آلت دست امریکا (عراق) تجاوز کرده است به ایران، شما اگر چنان چه برای باز شدن مدارس اغتشاش به پا کنید یا شایعه سازی کنید معلوم می شود که شما عمال امریکا و همدست صدام خبیث هستید بنابراین ملت ما باید با آگاهی و با خونسردی به این مسایل توجه کند.

***

اولین شب حمله رسمی عراق فرا می رسد سکوتی مرموز همراه با نگرانی عمیق در کشور سایه انداخته است همه در فکر فردا هستند. آیا حملات عراق ادامه خواهد یافت آیا اوضاع دشوار کشور اجازه مقابله با حمله ارتش کاملا مجهز عراق را خواهد داد و آیا...؟




برچسب ها : تاریخچه